![]() |
![]() |
زنی می رفت ، مردی او را دید و دنبال او روان شد . زن پرسید که چرا پس من می آیی ؟ مرد گفت : برتو عاشق شده ام . زن گفت : برمن چه عاشق شده ای ، خواهر من از من خوبتر است و از پس من می آید ، برو و بر او عاشق شو . مرد از آنجا برگشت و زنی بدصورت دید ، بسیار ناخوش گردید و باز نزد زن رفت و گفت : چرا دروغ گفتی ؟ زن گفت : تو راست نگفتی . اگر عاشق من بودی ، پیش دیگری چرا می رفتی ؟ مرد شرمنده شد و رفت..
حرف دلم
و عشق آغاز شد
قلب شکسته
امشب
دوستت دارم
چقدر دوست دارم
تخته سنگ
عشق چیست
تفاوت عاشق بودن و دوست داشتن
می دانی چرا؟؟؟؟؟؟
وقتی که.....
فقط به خاطر تنها عشقم
دوست دارم همسرم
منتظرت میمونم
داستان عشق قلب پسر
[همه عناوین(81)]
![]() |
![]() |